
توسعه پایدار به صورت رابطه بین تغییرات نسبتاً سریع در سامانه اقتصادی بشر و تغییرات اندک در سامانه های اکولوژیکی مورد توجه می باشند سامانه های اکولوژیکی آن هایی هستند که امکان استمرار زندگی بشر را به طور نا محدود تضمین می کنندو در عین حال ،تحت حمایت آن ها به کیفیت اکوسیستم و محیط زیست نیز لطمه ای وارد نمی شود ( World concervation unoon .U.N , 1991 ). تعریف سازمان ملل متحد در سال 1991از توسعه پایدار چنین است : سیاست توسعه ای پایدار چنان سیاستی است که در نتیجه اعمال آن منافع مثبت حاصل از مصرف منابع طبیعی بتواند برای زمان های قابل پیش بینی در آینده ادامه و دوام داشته باشد (لقایی ، محمد زاده تیتکانلو ، حسنعلی ، حمیده ؛ 1385 ،ص 34 ). توسعه پایدار به معنای پیشرفت کیفیت زندگی و زندگی در ظرفیت تحمل اکوسیستم های پشتیبان ( پیتر لاکس ، 1994، تابستان 74 ، ص 9 ). بانک جهانی توسعه پایدار را چنین تعریف می کند : « توسعه ای که دوام یابد » ( افتخاری مقدم ، مفیدی شمیرانی ، علی ، سید مجید ؛ 1388 ، ص 17 ). در یک تعریف جامع توسعه پایدار این چنین تعریف شده است : فرآیند اصلاح و بهبود اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و مبتنی بر فن آور ی که همراه با عدالت اجتماعی باشد ، به طریقی که اکوسیستم را آلوده نکند و منابع طبیعی را تخریب نکند . توسعه پایدار به معنی توانمند سازی جوامع به سمت افزایش توانمندی های اقتصادی ، اجتماعی ، فن آوری و فرهنگی است ( ( Leman , edward , 1991,.
1-13=6 محله (Neighborhood ) :
محله بافت و برش تفکیک ناپذیر از شهر است ، واقعیتی اجتماعی و فیزیکی است که در تمام شهرها وجود دارد . محله با مرز های معین و نیز جایگاه هسته ای آن در شهر شناخته می شود (Mamford , L.1954 ).
« محله عبارت است از فضایی که در آن بخش مهمی از فعالیت های کار و فعالیت شهروندان در آن به وقوع می پیوند. محله نهادی است که از طریق آن افراد و موضوعات می توانند توانایی برای فعالیت اولیه به وسیله یک تعامل مؤثر فردی و جمعی را در درون آن و یا از ورای آن به اجرا درآورند » .(Barton,hugh,2003 )
نمودار 4-1 اجزای تشکیل دهنده برنامه ریزی واحد محله
منبع : ( خدائی ، هودسنی ، زهرا، هانیه ،1389، ص 7).
محله واحدی از فضای شهر است که اجتماع محلی در آن استقرار یافته است. به سخن دیگر اجتماع محلی که به سبب همبستگی در فضای سکونت جمعی ایجاد شده است یک محله را شکل می دهد ، به تعبیری دیگر محله عبارت است از محدوده یکپارچه فضایی از شهر با مرزهای کالبدی بنابر درک ذهنی یا نشانه عینی برای ساکنانی که تعلق مکانی و همبستگی اجتمای در آن احساس کنند. تعیین کننده مقیاس این محدوده ، امکان شناخت رو دررو و پاسخگویی به نیاز های روزمره ساکنان در حد پیاده روی است ( صرافی ، مظفر ، 1389 ) .
1-13-6-1 اجتماع محلی (Community Local) :
در کنار مفهوم محله معادل « Neighborhood » با تأکید بر بعد کالبدی آن ، مفهوم دیگری با تأکید بر بعد اجتماعی مطرح می گردد و آن « گروه ها » و یا « اجتماعات محلی » معادل « Community » می باشد . درلغتنامه آکسفورد « Community » به معنای بدنه ای از انسان ها که در یک مکان ، ناحیه و یا محدوده مشترک زندگی کرده و ویژگی های مشترک مذهبی ، شغلی و ملی و… دارا می باشند آورده شده است. در ادبیات شهرسازی هم مفهوم کامیونیتی « شبکه ای از اجتماعات مردمی با هویت ، علایق و نظریه های مشترک در سطح محلی که شناخت ، فرصت و حمایت های دوسویه ای برای دوستی و همکاری فراهم می آورند » ( ( Barton,hugh,2003. گروهی از شهروندان که احساس سرنوشت مشترکی نسبت به یکدیگر دارند ، اعم از اینکه این احساس به سبب کار و فعالیت مشترک یا زندگی در فضای همبسته باشد ، اجتماع محلی محسوب می شود ( صرافی ، مظفر ، 1389 ).
1-13-6-2 توسعه اجتماع محلی یا باهمستان60 ( Community Development Local ) :
توسعه اجتماع محلی عبارت است از « فرآیندی مبتنی بر مشارکت داوطلبانه و خود یارانه در میان ساکنان یک محله در جهت بهبود شرایط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی » ( خدائی ، هودسنی ، زهرا، هانیه ، 1389، ص 7 ). “باهمستان ” می تواند به عنوان یک اجتماع جغرافیایی درک گردد ( به عنوان مثال واحدهای همسایگی تعریف شده به لحاظ جغرافیائی ( یا اجتماعات خویشاوندی سببی (مثل گروه ها و انجمن های مذهبی ) ویا مجموعه ای مرکب از تک تک اعضاء و بخش هایی هستند که ضمن دارا بودن خصلت های متمایز ، دارای روابط متقابل با یکدیگر بوده، آنها می توانند به وسیله ویژگی های افراد ساکن در یک محل ، مرزهای جغرافیایی، ارزش های مشتر ک ، منافع ، پیشینه و یا توان و یا نیروی پویائی تعریف شوند ( حاجی پور ، خلیل ، 1385 ، ص 6 ). در واقع توسعه اجتماع محور عبارت است از تلاش آگاهانه برای تولید دارایی هایی که منجر به افزایش ظرفیت دراجتماعات محلی برای ارتقای زندگی شان می شود و این تلاشی جهت رفع نیاز های اقشار کم درآمد و محرومی است که در فقر به سر می برند (Wienecke ,Dan,2005 ). توسعه اجتماع محلی فرآیندی است با مشارکت فراگیر ساکنان و بنا بر خواست و هدایت ایشان رخ می دهد و از این رو، کنترل اجتماع محلی بر محتوا و محیط زندگی آن ها را افزایش می دهد و در واقع فرآیند دگرگونی اجتماعی ، اقتصادی منجر به بهگشت کالبدی محله است ( صرافی ، مظفر ، 1389 ).
1-13-7 شهر ( Sity ) :
شهر به عنوان بخشی از محیط زیست ، شامل سیستم های زنده ( طبیعی ) ، ساخته شده ، تغییر شکل یافته شده و تجربه شده توسط مردم تعریف می شود . تعاملات بین فضا و جامعه در شهر ناشی از ارتباط تاریخی بین آگاهی انسان ، ماده ، انرژی و اطلاعات است . با تمرکز بر نقش تغییر دهنده ی شهر در محیط زیست ، شهر ترکیب تغییر شکل داده ای شده ای از منابع ( زمین ، آب ، هوا ، منابع کانی و انسان ) تلقی می شود . در نتیجه ، شهر منبعی با نظم مجدد تعریف می شود که منافعی را برای شهرنشینان ، منطقه و ملت فراهم می آورد . ایموس راپاپورت61 در تعریفی جامع ، شهر را تجلی یک مدل شناختی آگاهانه ، معرفی می کند به عنوان نمادی از تفکرات ، ایده ها و اندیشه هایی است که در قالب یک شکل فیزیکی تبلور یافته و آنقدر غنی است که مناطق وسیع را به نظم درمی آورد . به عبارت دیگر ، شهر جایی است که مجموع منابع ، نیروها و عوامل تشکیل دهنده ی محیط زیست را برای ایجاد محیط مطلوب جهت زندگی انسان در رابطه ای تعریف شده به نظم درآورده است . توجه به این تعاریف نشان می دهد رابطه ی انسان و طبیعت است که شهر را به عنوان بخشی از محیط زیست شکل می دهد ( دانشنامه ی مدیرت شهری و روستایی ؛ 1387 ، ص 685 ). طبق ماده 4 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ایران، شهر، محلّی (مکانی) است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی مشخص واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگیهای خاص خود است، به طوری که اکثریت ساکنان دایمی آن در مشاغل کسب، تجارت، صنعت، خدمات و فعالیتهای اداری اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری از خودکفایی نسبی برخوردارند. شهر کانون مبادلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حوزه نفوذ پیرامون خود بوده و حداقل دارای ده هزار نفر جمعیت است. یا مکان تجمع عده کثیری از مردم با سلایق، افکار، رفتار و… متفاوت میباشد. از نظر کالبدی، شهر جایی است که دارای ساختمانهای بلند، خیابانها، پارکها، ادارات، زیرساختها و تأسیسات شهری و… میباشد. در بعد اقتصادی نیز شهر جایی است دارای وجه غالب اشتغال صنعتی، خدماتی و سبک مصرف و زندگی یا شیوه تولید متفاوت از روستا است. یکی از انواع تعریفهای رایج از شهر، تعریف عددی آن است. به نحوی که در ایران تا سال 65 شهر را مکانی میگفتند که جمعیت آن بیش از 5 هزار نفر باشد و از آن تاریخ به بعد، شهر به جایی گفته میشد که دارای شهرداری باشد (غلامی محمد رضا ،1390، ص 2).
مقدمه :
به طور کلی، سازمان های ایمان محور، در دهه های اخیر در قالب دیدگاه های مختلفی مطرح شده است که هر یک فضاهای شهری و محله ای را به نحوی تحت تأثیر خود قرار داده اند. در فصل دوم این رساله به بررسی مهم ترین دیدگاه ها در باب سازمان های ایمان محور با تأکید ویژه بر دیدگاه سرمایه اجتماعی و حوزه های تأثیر گذار آن و دیدگاه توسعه پایدار و عوامل مؤثر در توسعه پایدار شهری، پرداخته می شود. در ادامه، مفصلاً این دیدگاه ها بررسی می شوند.
2-1 سرمایه اجتماعی (Social Capital ) :
بانک جهانی62، سرمایه اجتماعی را به عنوان هنجارها و روابط اجتماعی تعریف می کند که در ساختارهایی اجتماعی ریشه دارند و افراد را قادر می سازند تا با